سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
******
**ظریفیان: دولت روحانی «بدشانسی» آورد
«غلامرضا ظریفیان» معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات و از حامیان دولت روحانی در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«در دوره اول روحانی دولت تمام تلاش خود را انجام داد تا بحران سیاست خارجی را کاهش دهد. در همان دور اول شاهد رونق اقتصادی بودیم. در دولت دوم نیز دولت با بدشانسیهایی از جمله حضور ترامپ در کاخ سفید، بیانصافی رقبا و بخشی از ضعفهای خود مواجه بود و در نتیجه آن اکنون با شرایط سختی روبهرو هستیم».
ظریفیان در ادامه گفت:«بخشی از جریانات درون مجلس باید این را اذعان کنند که یکی از دلایل ناکامی و ضعف دولت در سیاست خارجی و برخی از اقدامات داخلی، جریانات سیاسیای بودند که به اشکال مخالف تلاش کردند تا مانع اجرای برنامههای دولت شوند. الان نیز جامعه و جریانات سیاسی شاهد هستند که بخشی از جریانات مجلس با برخی از مصوبات خود چگونه همان تندرویها را دنبال میکند. چشماندازها برای رفع مشکلات معیشتی مردم ایجاد شده است اما این اقدامات فضایی را به وجود آورده که ممکن است آن اتفاقات رخ ندهد».
جریان اصلاح طلبان همواره طیف مقابل را به رفتارهای پوپولیستی و عوامفریبانه متهم کنند. این در حالی است که این طیف خود ید طولایی در فریب افکارعمومی و رفتارهای پوپولیستی دارد.
فعالین اصلاح طلب در سالهای اخیر به دفعات مدعی شده اند که دولت روحانی بدشانسی آورد و به همین دلیل نتوانست کارنامه خوبی برجای بگذارد. آیا اداره امور کشور را می توان به شانس و اقبال گره زد؟!
آیا اینکه وزیر نفت دولت روحانی با اصرار بر عدم ساخت پالایشگاه، مخالف خودکفایی در تولید بنزین بود، نشان از بدشانسی است؟! آیا اینکه وزیر مسکن دولت روحانی به نساختن مسکن برای مردم افتخار می کرد، مصداق بدشانسی دولت است؟!
آیا اینکه جهانگیری و روحانی و نهاوندیان و...با بی اعتنایی نسبت به هشدارهای دلسوزانه و فنی و کارشناسی منتقدان، دلار 4200 را اجرا کردند، مصداق بدشانسی دولت است؟!
آیا اینکه ظریف گفت «امضای هر توافقی بهتر از عدم توافق است» و در ادامه عراقچی گفت «امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است» نشان از بدشانسی دولت است؟!
یکی از فعالین رسانه ای در روزهای گذشته نوشته بود:«قیمت خیار در دوره مدیریت مدعیان اعتدال و اصلاحات به قیمت موز رسیده، موز به قیمت چند سال قبل گوشت، گوشت به قیمت گوشی، گوشی به قیمت پراید و پراید به قیمت هفت هشت سال قبل مسکن»؛ آیا این التهابات ناشی از سوءمدیریت است یا بدشانسی؟!
روزنامه آرمان که در شماره امروز، سوءمدیریت در دولت را با ادعای «بدشانسی دولت» بزک کرده است، چندی پیش با گلایه از این قبیل توجیه ها نوشته بود:«میگویند رئیسجمهور روحانی بدشانس است. ترامپ، سیل، زلزله و ملخ همه از نشانههای بدشانسی حسن روحانی است! اما آیا واقعاً میشود سرنوشت یک کشور را به شانس گره زد؟ نه؛ اداره کشور هیچ ارتباطی با شانس ندارد. امور تنها با تدبیر و عقلانیت اداره میشود و بهسمت پیشرفت حرکت میکند…شانس هیچ جایی در ایفای وظیفه دولتمردان ندارد. نهتنها روحانی بلکه هر رئیسجمهور دیگری هم دچار این حوادث میشد، نمیشد او را بدشانس نامید. لطفاً بیتدبیری را بدشانسی ننامیم».
** امتناع از «مذاکره موشکی» نمیگذارد یخ روابط با اروپا و آمریکا آب شود
روزنامه ابتکار در مطلبی نوشت:«صداهایی که این روزها از تهران، واشنگتن و پایتختهای تروئیکای اروپایی شنیده میشود، چشمانداز امیدوارکنندهای را نه تنها برای «برجام» بلکه بهبود روابط ایران و آمریکا و به تبع آن ایران و اروپا در آینده نزدیک نشان نمیدهد. گذشت بیش از سههفته ازمراسم تحلیف جو بایدن بهعنوان رئیسجمهوری جدید ایالات متحده، از دمای یخ بسته روابط تهران و واشنگتن نکاسته است. بیراه نیست اگر پیشبینی شود اوضاع در وضع سابق باقی مانده و حتی وضع تشدید شدهتری بیابد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«بایدن و تیم کهنهکار او همچنان بر میراث سیاست «فشار حداکثری» دونالد ترامپ اصرار دارد. تنها تفاوت ایجاد شده از بیستم ژانویه گذشته، پرهیز دولتمردان آمریکایی از زبان تهدید است؛ اگرچه پرواز بمبافکنهای بی52 بر فراز خلیج فارس دستکمی از تهدید به شیوه ترامپ ندارد. مطالبات تهران نیز همان است که پیش از این میگفت؛ بازگشت بدون پیششرط آمریکا به برجام، لغو تحریمها، امکان دوباره فروش نفت و رفع موانع بانکی از مبادلات تجاری با دیگر کشورها».
این روزنامه حامی دولت در ادامه تصریح کرد:«تروئیکای اروپایی که با خروج ترامپ از برجام، سه راهکار را در دستور کار خود قرار داد؛ یعنی کنترل خشم ایران، محکوم کردن اقدام آمریکا و تلاش برای نمایش چهره مستقل از واشنگتن در خدمت به حفظ برجام، اکنون بر مطالبات یکجانبه خود از تهران پافشاری میکند. خواستهای اروپائیان روشن و در اینحال یکجانبه است: 1- دور کردن ایران از ـ به زعم آنان ـ دستیابی به سلاح هستهای 2- محدود شدن توانمندی موشکی 3ـ کنترل و کاهش حضور منطقهای و 4ـ همراه شدن با جریان گفت وگوهای صلح اعراب و اسرائیل».
ابتکار در ادامه این مطلب تاکید کرد:«نه در تهران و نه در واشنگتن هنوز اجماع داخلی برای هر نوع گفتوگوی ممکن وجود ندارد. دیدگاههای متعارض در هر دوسو فعال و تاثیرگذارند. علاوه بر این تهران و واشنگتن، راهحلهای خود را برای برون رفت از انجماد کنونی اعلام میکنند درحالی که که هیچ یک، راه حل دیگری را به ویژه به دلیل نبود اجماع داخلی، مطلوب نمیداند. از این رو نمیتوان برای آینده نزدیک، پیشبینی روشنی نه تنها درباره برجام بلکه دیگر اختلافهای ایران و آمریکا و به تبع آن اروپا داشت. یخهای روابط همچنان باقی است».
این روزنامه اصلاح طلب تاکید کرده که به دلیل اینکه نمی توان پیشبینی روشنی نه تنها درباره برجام بلکه دیگر اختلافهای ایران و آمریکا و به تبع آن اروپا(درباره توان موشکی و قدرت منطقه ای و مسئله اسرائیل و...) داشت، پس بنابراین یخهای روابط همچنان باقی است.
سوال اینجاست؛ اولا چرا آمریکا و اروپا دقیقا درباره مواردی با ما اختلاف دارند که اتفاقا آن موارد، نقطه قوت ماست؟! ثانیا چرا ما باید برای رضایت آمریکا و اروپا، نقاط قوت خود را ذبح کنیم؟!
پاسخ سوال روشن است، آمریکا و تروئیکای اروپا به دلیل خوی غارتگری، زورگویی و استکباری، با هر آنچه نقطه قوت کشور قدرتمندی همچون ایران است، مشکل دارند. در نتیجه ما نباید برای رضایت طرف غارتگر و زورگو و زیاده خواه، مولفه های قدرت خود را فشل کنیم.
«امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه چندی پیش گفته بود «صنعت هسته ای اساس استقلال راهبردی فرانسه است»، اما همین دولت با گستاخی می گوید که ایران حق ندارد که صنعت هسته ای داشته باشد. این در حالی است که ایران از طریق صنعت هسته ای در یک قلم داروی بیماران خاص را تأمین می کند، همان بیمارانی که آمریکا و تروئیکای اروپایی داروی آنها را تحریم کرده اند.
در پرونده هسته ای تکلیف مشخص است؛ ابتدا باید آمریکا تمامی تحریم های ضدایرانی را لغو کرده و سپس ایران اقدام آمریکا و اروپا را راستی آزمایی کند و سپس در صورت تایید، نوبت ماست تا به اجرای کامل تعهدات برگردیم.
در پرونده موشکی و منطقه ای نیز تکلیف مشخص است. ما برای دفاع از خود و نه تجاوز به دیگران، صنعت موشکی را تقویت می کنیم و با تروریست های دست پرونده آمریکا و اروپا در منطقه می جنگیم و در این مسیر قرار نیست از آمریکا و اروپا اجازه بگیریم.
اتفاقا این آمریکا و تروئیکای اروپایی هستند که باید پاسخ دهند که چرا فرسنگ ها دورتر از کشورهای خود در منطقه ما حضور دارند و چرا مشغول کودک کشی و کشتار انسان های بی گناه در منطقه غرب آسیا هستند. آمریکا و اروپا دستشان به خون مردم عراق، سوریه، یمن، بحرین، افغانستان، پاکستان، لبنان و...آغشته است.
**اعتراض وزیر سابق میلیاردر به «اصحاب پول و قدرت»!
روزنامه اعتماد در مطلبی به نقل از «عباس آخوندی» وزیر مستعفی راه و شهرسازی در دولت روحانی نوشت:«بخش عمدهای از اقتصاد در ایران زیرزمینی شده است. وقتی اقتصاد زیرزمینی میشود مفهومش این است که افراد خاصی به منابع پول و قدرت دسترسی دارند و بقیه ندارند. مابقی داستان شفافیت، عدالت و رقابت در چنین شرایطی به مسائل غیرواقعی تبدیل میشود».
آخوندی که از ابتدای انقلاب تاکنون قریب به 9 سال وزیر مسکن بوده و چندین سال هم معاون وزیر و...بوده، با سرمایه چند صد میلیاردی در ویلایی هزار متری در منطقه اعیان نشین لواسان سکونت دارد.
وی در تعداد زیادی شرکت خصوصی عضو هیات مدیره است. «مهدی آخوندی» فرزند عباس آخوندی به اتهام «کارچاق کنی» و تخلفات مالی بازداشت شد. پسر آخوندی در وزارتخانه ای که پدرش در رأس آن بود، با دریافت مبالغی از بعضی پیمانکاران برای آنها در وزارتخانه دستور گرفته یا کارسازی می کرد.
آخوندی از حامیان سیاست های لیبرالی در اقتصاد و از مدافعان آزادسازی قیمت ها است. وی با مدیریت لیبرالی و حمایت از سیاست آزادسازی قیمت ها موجب شد تا بازار مسکن در ایران با افزایش افسار گسیخته مواجه شده و خانوارهای ایرانی با مشکلات عدیده اقتصادی و معیشتی مواجه شوند.
نکته قابل تأمل اینجاست که یکی از متهمین اصلی گرانی بازار مسکن در سالهای اخیر که خود مولتی میلیاردر است، ژست شاکی به خود گرفته و از اصحاب پول و قدرت گلایه کرده است.